Free Time
در این مطلب لغات انگلیسی مرتبط با اوقات فراغت رو به هم یاد میگیریم… به علاوه به ساختارهای گرامری که به شما در صحبت کردن در رابطه با این موضوع کمک میکنه دقت کنید.
اگر بخواهید در مورد فعالیتها و سرگرمی هایی که دوست دارید صحبت کنید میتونید از یکی از ساختارهای زیر استفاده کنید:
like + noun / ing form
I like tennis.
I like playing tennis.
love + noun / ing form
He loves football.
He loves watching football.
be keen on + noun / ing form
She’s keen on the cinema.
She’s keen on going to the cinema.
enjoy + noun / ing form
We enjoy sports.
We enjoy playing sports.
و اگر خواستید که بر علاقتون تاکید کنید میتونید از “very much” که به معنی بسیار زیاد هست استفاده کنید:
I like tennis. I like tennis very much.
و اگر چیزی رو دوست ندارید و میخواهید بر عدم علاقتون تاکید کنید میتونید “at all” که به معنی اصلا هست در جمله ی منفی استفاده کنسد:
I don’t like cricket. I don’t like cricket at all.
از قید زمان و یا قیود تکرار ( always, sometimes, rarely, etc ) میتونید برای بیان زمانهایی که به سرگرمی مورد علاقتون میپردازید استفاده کنید:
I only watch football at the weekends.
I go to the gym four times a week.
I don’t often have time to go out with friends.
Typical hobbies
1. visiting friends
2. entertaining friends (when friends come to your house for dinner, etc)
3. listening to music
4. writing
5. reading books
6. going to a concert
7. going to a restaurant
8. gardening
9. going for a drive
10. going for a walk
11. photography / taking photographs
12. surfing the net
13. coin collecting
14. computer games
15. cooking
16. drawing
17. fishing
18. hiking
19. knitting
20. model making
21. mountaineering
22. painting
23. scrapbooking
24. sewing
25. singing
26. sport
27. stamp collecting
28. wood working
29. swiming
30.DIY
Free Time Activities
1. go camping
2. go fishing
3. go for a bike ride
4. go for a walk
5. go out for a drink
6. go out for dinner
7. go shopping
8. go to a concert
9. go to a party
10. go to the beach
11.go to the cinema
12. go to the park
13. go to cultural locations and events
14. listen to music
15. play computer games
16. play video games
17. play a musical instrument
18. play sport
19. read
20. surf the Internet
21. visit a museum
22. visit an art gallery
23. visit friends
24. watch a movie
25. watch a sporting match
26. watch sport on TV
27. watch TV
28. spend time with family
29. go out with friends
30. exercise and play a sport
اسامی سرگرمی های معمول
1. دیدار دوستان
2. سرگرم کردن دوستان (مثل اینکه دوستانتون برای شام به خونتون بیان)
3. موزیک گوش کردن
4. نوشتن
5. خواندن کتاب
6. رفتن به کنسرت
7. رفتن به رستوران
8. باغبانی
9. رفتن به رانندگی
10. رفتن به پیاده روی
11. عکاسی / عکس گرفتن
12. گشتن در اینترنت
13. جمع کردن سکه
14. بازیهای کامپیوتری
15. آشپزی
16. طراحی
17. ماهیگیری
18. پیاده روی
19. بافتنی
20. مدل سازی
21. کوهنوردی
22. نقاشی
23. کتاب درست کردن با استفاده از بریده ی کتابها و اشیا مختلف
24. خیاطی
25. آواز خوانی
26. ورزش
27. جمع کردن تمبر
28. کار با چوب
29. شنا
30. منظور کارهایی متل تعمیر کردن خونه هست بدون اینکه شخص تخصص خاصی در این مورد داشته باشه مثل تامیر کردن / بازسازی/ چسباندن کاغذ دیواری
فعالیتهای اوقات فراغت
1. کمپ رفتن
2. ماهیگیری رفتن
3. دوچرخه سواری رفتن
4. پیاده روی کردن
5. برای خوردن نوشیدنی بیرون رفتن
6. برای شام بیرون رفتن
7. خرید رفتن
8. کنسرت رفتن
9. مهمانی رفتن
10. کنار دریا رفتن
11. سینما رفتن
12. پارک رفتن
13. به مکانهای و رویدادهای فرهنگی رفتن
14. موزیک گوش کردن
15. بازی کامپیوتری کردن
16. بازی ویدیویی کردن
17. موسیقی نواختن
18. ورزش کردن
19. خواندن
20. جستجوکردن در اینترنت
21. از موزه بازدید کردن
22. از یک گالری هنری بازدید کردن
23. دیدن دوستان
24. تماشا کردن فیلم
25. تماشا کردن مسابقه ی ورزشی در تلویزیون
26. تماشا کردن ورزش در تلویزیون
27. تماشا کردن تلویزیون
28. گذراندن وقت با خانواده
29. بیرون رفتن با دوستان
30. ورزش کردن
good
سلام، از لغاتی مفیدی که در مطلب آموزش دادید ممنونم.
ازمطالب قشنگتون متشکرم
متشکرم بابت لطف شما و خوشحالم براتون مفید بوده
سلام ممنون از توجه تان..ظاهرا فعالیت های typicalبا freetime فرقی ندارد چطور اینها رو تفکیک کنیم برای writting
خیلی کلمات میتونن به جای هم استفاده بشن ولی برای درک دقیق باید از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی کمک بگیرید.