پادکست

اصول یادگیری زبان انگلیسی که توسط زبان آموزان رعایت نمیشن

زبان آموزان زیادی در ایران سالهاست که با یادگیری زبان مشکل دارن و این مشکلات بعضا از سیستم های بد و ناقص هست و بعضی اوقات اصولی که زبان آموزان در یادگیری زبان رعایت نمیکنند.

 

اصول یادگیری زبان انگلیسی که توسط زبان آموزان رعایت نمیشن

در این پادکست به طور مفصل درباره اصول یادگیری زبان انگلیسی که توسط زبان آموزان رعایت نمیشن صحبت کردیم تا اگر شما هم این اشتباهات رو در یادگیری زبان خودتون دارید بتونید که اونها رو رفع کنید و انشالله مشکلی در آینده وجود نداشته باشه.

 

متن کامل این پادکست رو از قسمت پایین بخونید:
خیلی از زبان آموزان سالهاست که درگیر یادگیری زبان هستند و هیچ وقت از خودشون راضی نیستند، اگر شما هم جز همین دسته هستید و همیشه خواستید که زبان رو یاد بگیرید ولی نشده! شاید اصول یادگیری زبان انگلیسی رو رعایت نمیکنید، با پادکست امروز ما همراه باشید تا شاید اصولی که شما هم رعایت نمیکنید بشناسید و در آینده اونها رو بتونید که رفع کنید.

سلام به پادکست آموزش زبان انگلیسی استاد عطایی خیلی خوش اومدید، بنده علی اکبر عطایی هستم و با دومین قسمت از پادکست آموزش زبان عطایی آنلاین در خدمت شما هستم، در این پادکست قصد دارم یکسری از اشتباهات که زبان آموزان در ایران برای یادگیری زبان مرتکب میشند رو به شما گوشزد کنم، چون ممکنه که شما هم این اشتباهات رو انجام بدید و ندونید که اینها اشتباه هستند و شما رو از مسیر درستتون خارج کنند.

اولین نکته ای که وجود داره و یک نکته بسیار بسیار مهم هست در یادگیری زبان انگلیسی، این هست که ما باید خودمون رو به دست یک استاد بسپاریم تو یک سیستم درست و خودمون نباید استاد باشیم، خیلی از زبان آموزانی که با ما تماس میگیرند و میخوان که زبان انگلیسی رو یاد بگیرند بعضی وقتها به این نکته اشاره میکنند، میگن نه اینکاری که من میگم باید انجام بشه! ببینید برای مثال دانشجویان خیلی زیادی هستند که میان یا زنگ میزنند و میگن که من فقط میخام که مکالمه یاد بگیرم، فقط میخام که برای مثال Listeningمن خوب بشه، در حالی که اینها هیچکدومشون درست نیستند و اگر شما میخواهید که زبان رو درست یاد بگیرید، زبان درست فقط مکالمه نیست!

البته یکی از مشکلات این هست که اکثر آموزشگاه های زبانی با این تبلیغات میان و میگن که ما کلاس مکالمه میذاریم و مکالمه شما رو تقویت میکنیم و خیلیها ممکنه که این تبلیغات رو شنیده باشند و فکر کنند که زبان صرفاً مکالمه است و چیز دیگه ای نیست! یعنی برای مثال ما زمانی که میخواهیم زبان آلمانی رو یاد بگیریم و کلاس زبان آلمانی میریم میگیم که من دارم میرم کلاس زبان آلمانی، کلاس زبان فرانسه، کلاس عربی، کلاس اسپانیایی، کلاس چینی ولی به محض اینکه به انگلیسی میرسیم کلاً این قضیه فرق میکنه! میشه کلاس مکالمه، کلاس گرامر، کلاس Listening، کلاس آیلتس، در حالیکه این اصلاً درست نیست! یکی از اصول اولیه ای که ما باید رعایت کنیم اینه که دنبال یک قسمت فقط نباشیم، زبان صرفاً فقط یک مکالمه نیست! درک زبان اتفاقاً خیلی مهمتره، یکی از قسمت هایی که اصلاً بهش پرداخته نمیشه همین درک زبان هست،

ببینید شما یک فیلم نگاه میکنید باید درک کنید، صد در صد درک اصلاً مکالمه ای وجود نداره! کتاب میخونید، صد در صد درک مکالمه ای وجود نداره! روزنامه میخونید یا مجله میخونید صد در صد درک، مکالمه ای وجود نداره! درسته، اگر برید مسافرت اون موقع این قضیه فرق داره، 50 درصد مکالمه است ولی بازم 50 درصد درک، برای مثال میرید توی یک میتینگ شاید 70-80 درصدش درک باشه و 20 تا 30درصد نهایت مکالمه باشه چون شما مکالمه میکنید، بازم میرید توی یک سمینار صد در صد درکِ، درک خیلی مهم است در حالیکه خیلی از زبان آموزان این درک رو کاملاً حذف میکنند از پروسه یادگیری، میگن میخام فقط مکالمم خوب بشه، در حالیکه اصلاً این اتفاق نمیتونه بیوفته! شما برای اینکه مکالمتون خوب بشه نیاز هست که یکسری مطالب رو یاد بگیرید، اون مطالب شامل: لغت، گرامر و تمرین میشن و همه اینها، در صورتی که خیلی از زبان آموزانی که توی ایران میخان زبان رو یاد بگیرن کلاً از گرامر فرارین! البته یه فراری هست که من میتونم کاملاً بهتون حق بدم که از گرامر فراری باشید،

بخاطر اینکه همه ما توی ایران از مدرسه زبان رو شروع کردیم و توی مدرسه اومدن از گرامر یه غولی رو برای ما ساختند و گفتند: این گرامره و این مکالمه است این دوتا از همدیگه جدا هستند، خیلیها فکر میکنند گرامر یعنی نوشتار زبان انگلیسی اما مکالمه یعنی گفتار زبان انگلیسی و با گفتن اینکه ما که توی فارسی گرامری صحبت نمیکنیم، درست میفرمایید ما توی فارسی گرامری صحبت نمیکنیم اما اصولی وجود دارند که هم من دارم توی فارسی رعایت میکنم و هم شما توی فارسی از اونها استفاده میکنید، بخاطر همین هست که ما حرف همدیگرو متوجه میشیم و فکر نمیکنیم که حرف زدنمون غیرقابل درک هست برای همدیگه، چون یکسری اصول رو داریم رعایت میکنیم،

شاید اون اصول، اصول گرامری نباشند ولی اصولی هستند که باید اونها رو رعایت کنیم؛ اما توی زبان انگلیسی داستان خیلی فرق داره، زبان انگلیسی خیلی ساختاری تر از زبان فارسی هست، ما توی فارسی خیلی از قالبها رو میشکنیم، خیلی از ساختارها رو استفاده نمیکنیم و بجاش ساختارهای دیگه ای رو استفاده میکنیم اما در زبان انگلیسی این اتفاق نمیتونه بیوفته، پس دوستان اگر میخواهید که واقعاً زبان رو خوب یاد بگیرید از گرامر فراری نباشید، یکی از مشکلات عمده ای که توی ایران وجود داره سر همین فراری بودن از گرامر زبان انگلیسی هست چون هیچکس نمیخاد که گرامر رو یاد بگیره با اون دیدی که ما از مدرسه داریم ولی واقعیتش اینه که گرامر زبان انگلیسی با اون چیزی که شما فکر میکنید توی مدرسه بوده زمین تا آسمون فرق میکنه، برای اینکه شما بتونید خوب درک کنید یعنی حرف یک نفر رو خوب متوجه بشید و برای اینکه خودتون بتونید درست مکالمه کنید حتماً میبایست که گرامر رو درست بدونید بخاطر اینکه این گرامر باید تبدیل بشه به نوع تفکر شما، یعنی اینکه اگر شما گرامر ندونید چه اتفاقی میوفته؟ فارسی رو تبدیل میکنید به انگلیسی! کاری که همه شما دارید انجام میدید، یک لحظه فکر کنید ببینید الان که بخواهید یک جمله به انگلیسی بگید چیکار میکنید؟ فارسی رو میارید توی ذهنتون و میگید اینو میگم اونو میگم بعد با کلمات انگلیسی اونها رو جایگزین میکنید و شروع میکنید به صحبت کردن، این میشه توهم زبانی!

یعنی اینکه شما فکر میکنید که من دارم انگلیسی صحبت میکنم در حالیکه که نه شما انگلیسی صحبت نمیکنید، شما دارید فارسی صحبت میکنید با کلمات انگلیسی! یعنی در ایران همه دنبال لغت اند، یکی از مشکلات دیگه ای که وجود داره همین هست، لغت، لغت و لغت!

همه لغت دوست دارند توی ایران، همه دنبال لغت اند، هرچقدر که میخواین زبان یاد بگیرین فکر میکنین که اگر من لغت بلد باشم زبانم عالی میشه، خودتون هم احتمالاً اینجوری هستید دنبال کتاب لغت هستید، دنبال این هستید که لغت رو حفظ کنید، چند بار تا حالا کتابی مثل: 504 رو حفظ کردید؟ چندبار کتابهای مختلف داستان رو برداشتید و کلماتش رو پیدا کردید و سعی کردید اونارو حفظ کنید؟ چندتا دفتر دارید که توش پر از لغته؟ همه رو هم فراموش میکنید، راستش یادگیری زبان، فقط یادگیری لغت نیست ولی لغت ضروریه نمیگم که ضروری نیست، لغت یک ابزاریه که ما باید داشته باشیم که با استفاده کردن از اون بتونیم منظور خودمون رو برسونیم، هرچقدر که ما ساختارهارو بلد باشیم اگر لغت مناسب برای اون ساختار و موقعیت رو ندونیم مطمئناً دچار مشکل میشیم، برای مثال شما میرید مسافرت، میرید تو یک فرودگاه اگر لغات فرودگاه و اصطلاحاتش رو ندونید مسلماً دچار مشکل میشید، برعکس اگر شما تمام لغات و اصطلاحاتشم بدونید ولی ساختار بلد نباشید باز هم دچار مشکل میشید،

پس این دو با هم دیگه و در ترکیب با هم دیگه میتونن به شما کمک کنن که درک خوبی داشته باشید و همچنین بتونید که منظور خودتون رو به بهترین شکل ممکن برسونید، ولی چرا همه توی ایران دنبال لغت هستند؟ یکی از مشکلات این هست که توی سیستمی که توی ایران در آموزشگاه ها تدریس میشه بخاطر اینکه تقریباً گرامر حذف شده، یعنی شعارشون این است که ما انگلیسی رو به شما آموزش میدیم ولی بدون گرامر، گرامر حذف شده، پس بجای اون باید لغت یاد داده بشه و دانشجو مجبور میشه تا اونجایی که میتونه بره سراغ لغت و لغت های زیاد یاد بگیره و حفظ کنه اینهارو، معنی اونها رو یاد بگیره و توی جمله استفاده کنه البته بیشتر حفظ کردنه و ممکنم هست،

همه ما عادت کردیم به حفظ کردن، از دوران مدرسه یاد گرفتیم که همه چیزو باید حفظ کنیم! ریاضیات، زیست، تاریخ، جغرافیا، زبان و همه چیزو حفظ میکردیم ولی بدی حفظیات اینه که شما یه مدت که اونو کنار بذارید کامل از ذهنتون میره پس اصلاً دنبال حفظ کردن لغت ها نباشید، اصلاً دنبال لغت نباشید، بذارید که لغت بیاد برای شما، یعنی شما باید به شکلهای خوب و درست دنبال لغت باشید برای مثال مجله بخونید، مقالات اینترنتی رو بخونید، کتاب داستان بخونید، سریال ببینید، پادکست گوش بدید و از این طریق یعنی از طریق های درست و استانداردش باید سعی کنید که بدنبال یادگیری درست لغت باشید وگرنه اون لغت فراموشتون میشه،

نکته بعدی این هست که ما زمانیکه دنبال لغت هستیم فقط داریم از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده میکنیم تا معنی اون لغت رو یاد بگیریم برای مثال: کلمه Get رو میبینیم و توی دیکشنری میزنیم میزنه شدن خب فکر میکنیم که Getیعنی فقط شدن! ولی کلی معنی دیگه داره یا Work کلی معنی داره، House یا Home کلی معنی دیگه دارن ولی شما چندتا از معانی دیگه اونهارو میدونید؟ یکی از مشکلات بزرگی که زبان آموزان توی ایران دارند همینه یعنی اینکه از هر لغت فقط یدونه معنی میدونن و این خیلی بده، من توصیه میکنم برای اینکه شما بتونید لغات رو خوب یاد بگیرید برید سراغ دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی مثل: Longman، Oxford، برای کسانیکه سطح بالاتری دارند حتی Webster میتونه بهترین گزینه باشه و سعی کنید که تمامی معانی ممکن یک لغت رو دربیارید کلمه come، کلمه go رو بزنید ببینید چقدر معنی داره، چقدر معناهای مختلف داره و فقط یک معنی نیست! پس اگر شما فقط یک معنی رو بدونید فقط در یک موقعیت میتونید ازش استفاده کنید ولی 99درصد از اوقات اون معنی که شما میدونید ممکنه به اون شکلی که باید استفاده نشه،

بخاطر همینه که باید شما لغت رو در موقعیت درستش یاد بگیرید نه از کتاب، خیلی ها هستند که کتابهای 504 رو یاد گرفتن، یک خاطره ای رو تعریف کنم: یک دانشجویی اومده بود برای تعیین سطح و ازشون پرسیدم که چه مدته که شما دارید زبان کار میکنید؟ گفت: 7-8 ماهی هست که دارم کتاب 504 رو میخونم ولی اصلاً نتیجه نگرفتم! ببینید این شخص فکر میکرد که اگر کتاب 504 رو بخونه زبان یاد میگیره در حالیکه کتاب 504 یک کتاب لغت آکادمیک هست، کتابی که برای آزمون هایی مثل: آیلتس و تافل استفاده میشه یعنی کسی که میخاد امتحان آیلتس یا تافل بده میتونه این کتاب رو یاد بگیره یا حتی حفظش کنه و از پس امتحان بربیاد، این شخص مبتدی بود 2تا جمله نمیتونست بگه ولی رفته بود سراغ این کتاب! اینا همه از ناآگاهی میان، همه از تبلیغات نادرستی میاد که خیلی از آموزشگاه ها و کتاب فروشی ها داشتن،

برای مثال دانشجوهایی رو من داشتم که میگفتن ما میریم کتاب فروشی میگیم یک کتاب لغت میخایم، مثلاً کتاب1100 رو بهشون میده یا کتاب 504 بهشون میدن، خب این ناآگاهی هست، ناآگاهی اون فروشنده هست یا ناآگاهی این زبان آموز هست که نمیدونه که از کجا باید شروع کنه و اصلاً مقصر نیستید شما برای اینکه ندونید، مقصر اون کسی هست که باید اینهارو به شما آموزش بده و متاسفانه این آموزشها خیلی زیاد نیستند! کتابهایی هستند مثل 504 انقدر روشون تبلیغ شده که همه میرن و اینهارو میخرن و میخونن و حفظ میکنن و در آخر هم به نتیجه نمیرسن! و در آخر خودشون رو مقصر میدونن، یا اینکه من یاد نگرفتم پس من خنگم! من یاد نگرفتم پس من زبان نمیتونم یاد بگیرم در حالیکه نه هیچ مشکلی از طرف شما نیست، شما فقط راهش و اصولش رو نمیدونید ولی حفظ کردن لغت از روی کتاب یکی از بدترین کارهایی که میشه انجام داد و به هیچ عنوان این کار رو انجام ندید.
حالا لغت یاد گرفتن خوبه باید ما لغت رو یاد بگیریم، همونطور که خدمتتون گفتم باید به صورت اصولی هم اونو یاد بگیرید نه به صورت حفظ کردن ولی یکی از مشکلات دیگه ای که برای یادگیری لغت وجود داره این هست که دانشجو فکر میکنه که من فقط باید معنی اون لغت رو بدونم، فقط معنی نیست یک لغت، کاربردش هست، نحوه استفاده از اون لغت هست که آیا اون لغت اسم، فعل یا صفت؟ کاربرد این لغت چیه؟ در کجای جمله باید استفاده بشه؟ اینهارو هم شما باید چک کنید، که هیچکدوم از اینها رو در یک دیکشنری انگلیسی به فارسی نمیتونید پیدا کنید؛ دوستان تلفظ خیلی مهم است، خیلی ها اصلاً تلفظ رو کاملاً حذف کردن از یادگیری زبان! و کاملاً با لهجه شیرین فارسی کلمات رو تلفظ میکنند، اصلاً خوب نیست، ما نباید هیچ وقت با لهجه فارسی یک زبان دیگه ای رو صحبت کنیم! یعنی تلفظ ما نباید اصلاً فارسی باشه،

اگر ما واقعاً میخوایم زبان یک کشور دیگه رو یاد بگیریم باید اصول یادگیری اون رو هم رعایت کنیم، یکی از اصول اینه کلمه ای رو که ما یاد میگیریم باید حتماً با تلفظ درستش باشه، هر لغتی، اگر لغتی رو در یک کتاب میبینید،در یک مجله میبینید و در یک وبسایت میبینید اصلاً نخونیدش و الان انقدر ابزارهای زیادی وجود دارند که خیلی ساده و راحت در حد چند ثانیه شما برای مثال میتونید اون کلمه رو تو سایتهایی مثل: وبسایت لانگمن بزنید و معنی، کاربرد و تلفظ درستش رو متوجه بشید. یکسری نرم افزار ها وجود دارند به نام نرم افزارهای Text To Speech یعنی متن رو بهش میدید و اون برای شما میخونه، که اینهارو میتونید روی کامپیوتر و گوشی خودتون نصب کنید، میتونید یک کلمه یا حتی یک جمله رو اونجا تایپ کنید و دکمه Playرو بزنید و اون رو شروع کنید به گوش دادن و تلفظ درستش رو بتونید یاد بگیرید،

اگر شما اینکارو انجام ندید به هیچ عنوان زبان رو درست یاد نمیگیرید. برای مثال: خیلیها شنیدید، think تینک رو وقتی میگن در حالی که باید سِنک گفته بشه نه تینک، خب این اشتباهه و باعث خنده میشه این کلیپی که جدیداً اومده بیرون حالا ممکنه که شما دیرتر این رو گوش داده باشید ولی خب کلیپی اومده بود بیرون که یک نفر یک آهنگی رو میخوند و تلفظش این بود تینک و این کاملاً اشتباهه! فرض کنید شما میخواهید یک روز مهاجرت کنید و برید داخل یک کشور انگلیس زبان زندگی کنید اگر بخواهید اینجوری صحبت کنید کلاهتون پس معرکست دوستان! اصلاً نباید این رو شوخی بگیرید، فکر کنید یک نفر بیاد توی ایران و زبانش خیلی خوب بشه، از لحاظ ساختاری و اصطلاحات خیلی عالی، لغت خیلی خوب میدونه، همه تلفظ ها رو بد انجام میده خب مسلماً شما نمیتونید متوجه بشید و حالا خودتون رو جای یک انگلیسی زبان بگذارید، به هر حال ممکنه که شما یک روز برید توی یک کشور زندگی کنید نباید بذارید به اون حد برسه! چونکه شما از همون ابتدا هر لغت جدید رو که یاد میگیرید باید تلفظشم یاد بگیرید،

عجله نکنید، مطمئن باشید شما هزارتا لغت رو با تلفظ درستش یاد بگیرید هزارتا و ده هزارتا بعدی خیلی براتون راحتتر میشه چون که این تلفظ ها یک اصولی رو پیش میگیرن که اگر شما یکسری از اینها رو ببینید بعدیهارو خودتون میتونید حدس بزنید و نیازی نیست تا آخر عمرتون رجوع کنید به دیکشنری، برای مثال: من اگر یک لغت جدید رو ببینیم احتمال زیاد تلفظ صحیحش رو میدونم ولی بازم چک میکنم، عجله نمیکنم تا اون تلفظ درست رو یاد بگیرم تا اون بد تو ذهن من حک نشه، شما دوستان حتماً از این به بعد اینکار رو انجام بدید، یک لغت رو وقتی میبینید در یک روزنامه یا یک مجله و کتاب، حتماً چک کنید ببینید که تلفظش چیه، عجله نکنید اصلاً، خیلیها عجله دارن و میخوان ببینن معنیش چیه! نه معنی اصلاً مهم نیست اولین چیزی که مهمه تلفظ درستشه، دومین چیزی که مهمه کاربرد اون هست که فعل، اسم یا صفته، بعد از اینها معنی اون مهم میشه یعنی معنی اون براساس برای مثال: فعل بودنش، اسم یا صفت بودنش یا قید بودنش، اینه که مهمه! پس اول اصلاً دنبال معنی نباشید،

اول بدنبال تلفظ صحیح باشید بعد بدنبال کاربرد اون باشید و بعد بدنبال معنی اون و همینطور وقتی که اون رو شنیدید صرفاً فقط به شنیدن اکتفا نکنید خیلی ها هستند که یک کلمه رو یکبار میشنون و فکر میکنن که من دیگه این رو یاد گرفتم، نه شما فقط اون رو شنیدید، شنیدن یاد گرفتن نیست! شما همین الان مثلاً کانال BBC یا VOA بزنید و گوش بدید، آیا یاد میگیرید؟ خیر شما فقط با تکرار کردن یاد میگیرن، یک بار نه دوبار نه صد بار یک کلمه رو باید تکرار کنید هی با خودتون بگید: سِنک، سِنک، سِنک، تا زمانی که بتونید این رو درست تلفظ کنید، هزار باید اینو بگید تا بتونید این رو درست تلفظ کنید و دقت داشته باشید اگر شما بتونید هزار کلمه اول رو درست یاد بگیرید و درست تلفظ کنید، مطمئن باشید که در ادامه کارتون خیلی ساده تر میشه، نیازی نیست تا آخر عمرتون هی رجوع کنید به دیکشنری تا معنی درست اون رو متوجه بشید پس این کارو حتماً انجام بدید تا اینکه تلفظ درست رو با معنی اون یاد بگیرید.

یکی از بزرگترین ایرادات و مشکلات که زبان آموزان دارند این هست: زبان آموزان کلاسهارو نصفه رها میکنند، یک روز یک جوکی رو من خوندم که نوشته بود ایرانی نیستی اگر کلاس زبانتو نصفه رها نکرده باشی! خوب این نشون میده که چقدر از ما کلاس زبانمون رو نصفه رها کردیم! البته من نه، شما، خیلی از شماها، 99 درصد از شماها که دارید الان این پادکست رو گوش میدید مطمئناً حداقل یکبار شده که کلاس زبان خودتون رو نصفه رها کردید به دلایل مختلف، کاری نداریم، هزارتا دلیل ممکنه وجود داشته باشه، الان یکی یکی به اونها میپردازیم و بهتون میگم که چیکار باید بکنید که اگر کلاس بعدی رو شروع کردید نصفه رها نکنید، ببینید نصفه رها کردن باعث این میشه که همه چیز فراموشتون بشه و یک توهم زبانی برای شما به وجود بیاد و حس کنید من اینو یاد گرفتم در حالیکه که شما این رو یاد نگرفتید شما فقط توی کلاس بودید و استاد اونو درس داده، کی گفته که شما اینو یاد گرفتین؟ این توهمی که در شما به وجود میاد، یعنی شما حس میکنید من که اینو یاد گرفتم، حالا از کجا این رو میگم؟

از اونجایی که زبان آموزان زیادی میان و با ما تماس میگیرن و فرمهای تعیین سطح ما رو پر میکنن و میان و ما بهشون میگیم که در ابتدای دورمون باید شروع کنند میگن: نه من 2ساله که دارم زبان میخونم، 3ساله که دارم زبان میخونم، 5ساله که دارم زبان میخونم، چرا باید از اول بشینم؟ و وقتی که ازشون میپرسم آیا این 2سال پیوسته بوده؟ پشت سرهم کلاس رفتی؟ میگه نه 1ماه میرفتم بعد 4-5 ماه نمیرفتم بعد دوباره یه آموزشگاه دیگه میرفتم! خب این یادگیری نیست اصلاً، یادگیری زمانیه که شما از ابتدا شروع کنید و تا انتها پیش برید بدون اینکه هیچ قسمتی رو شما حذف کنید از اون کلاس، این میشه یادگیری درست نه اینکه 2ماه کلاس برید یا 3ترم کلاس برید بعد بذارید کنار، 6ماه بعد دوباره برید کلاس، این نوع یادگیری یکی از بدترین انواع یادگیری هست که یک زبان آموز میتونه اون رو انجام بده! حالا چرا زبان آموزان کلاسهاشون رو نصفه رها میکنند؟ دلیل اولش این هست که زبان آموز توی کلاس حس پیشرفت نمیکنه، فکر میکنه من که میرم کلاس همش باید پیشرفت کنم،

همش باید بهتر و بهتر بشم در حالیکه این پیشرفت در بعضی از مقاطع میتونه کندتر بشه، ببینید مثل یک ماشین در نظر بگیرید که از 0تا 100 اگه بخاد بره خیلی سریع به 100 میرسه اما اگر از 100 بخاد بره به 150 یا 200 خیلی خیلی کندتر این اتفاق میوفته، شما هم وقتی که کلاس زبان شرکت میکنید اولش که هیچی بلد نیستید تا زمانی که یک مقدار میتونید مکالمه کنید خیلی سریع پیش میرید ولی بعد از یه مدت این کند تر میشه چون مطالب کمتر میشن ولی سخت تر میشن، بیشتر میشن و شما میبایست که وقت بیشتری براشون بگذارید تا اینکه بتونید اونها رو هم استفاده کنید، اون مطالب اولیه توی کلاسهای آموزشی خیلی ساده هست، همه اونو یاد میگیرن شما اگر بتونید که ترم های بالاتر خودتونو بکشید بالا اون موقع هست که میتونید بگید من دارم درست زبان یاد میگیرم ولی خیلی ها هستند که انقدر عجولند انقدر سریع میخوان که زبان رو یاد بگیرن اصلاً به فکر این نیستن که بخوان صبر کنن، میگن که از 1ماه پیش تا حالا من پیشرفت نکردم! ولش کن احتمالاً استاد خوب نیست، این سیستم خوب نیست، این کتاب خوب نیست، برم یک آموزشگاه دیگه تست بدم، اون آموزشگاهو میذاره کنار بعد پشتش باد میخوره، 2ماه میگذره 3ماه میگذره 6ماه یا یکسال میگذره تازه میبینه عه همه چیز داره یادم میره بذار برم یک کلاس دیگه، نمیره همون آموزشگاه قبلی، میره یه آموزشگاه دیگه با یک سیستم دیگه، با یک سبک دیگه، با یک کتاب دیگه و یک استاد دیگه و اونجا شروع میکنه، دوباره اول کار خوبه، چرا؟ چون شما وقتی میرید یک آموزشگاه دیگه میارنتون یک سطح پایین تر و شما دیگه در همون سطح بالا قبول نمیشید،

باز دوباره این توهم در شما به وجود میاد که من دارم سریع یاد میگیرم در حالیکه اینارو شما قبلاً گذروندید فقط داره یادتون میاد، شما چیزی رو سریع یاد نمیگیرید! باز میرسن به یه سطحی و میبینن که پیشرفت نمیکنم! وقتیکه پیشرفت نمیکنن دوباره روز از نو و روزی از نو، 10 سال میگذره به همین شکل، هر سال یه کلاس زبان 1ماه، 2ماه، 3ماه و در آخر اتفاقی که میوفته این هست که این زبان آموز یک مقدار از این یاد گرفته، یه ذره از اون یکی یاد گرفته، یک مقدار از یه کتاب یاد گرفته، یه مقدار از یه سیستم یاد گرفته و فکر میکنه که من زبانم خیلی خوبه، من 10ساله دارم کلاس زبان میرم پس چرا یاد نمیگیرم؟ این دوتا اتفاق که ممکنه بیوفته و هیچ جورم نمیشه جلوی این رو گرفت! به هرحال ذهنه و ذهن به شما میگه که انقدر کلاس زبان رفتی، پس زبانت خوبه، یا نه انقدر کلاس زبان رفتی و زبان یاد نگرفتی پس خنگی! خیلیها فکر میکنن که من خنگم، اینهمه آدم دارن یاد میگیرن من یاد نمیگیرم در حالیکه اصلاً اینطور نیست هیچ وقت اینطوری فکر نکنید درباره خودتون که شما هستید که خدای نکرده خنگید!

نه اصلاً اینطور نیست و شما اون اصول رو رعایت نکردید، صبر نداشتید یعنی اون صبر داشتنه خیلی مهمه که شما با صبر جلو برید و پیش برید و در نهایت به یک نتیجه عالی برسید، شاید شما میگید که نه همه آموزشگاه ها که خوب نیستن، همه اساتید که خوب نیستن! درسته، همه اساتید خوب نیستند و یک دانش رو ندارن، همه آموزشگاه ها خوب نیستن و یک سیستم خوب رو رعایت نمیکنن ولی میتونم بگم بهتون که من دوستانی رو دارم که در آموزشگاه هایی زبان رو یاد گرفتن که آموزشگاه های محلی بودن، برای مثال یکی از دوستان من که زبان رو یاد گرفت یعنی داشت میرفت کلاس زبان، من یک کلاس زبانی میرفتم مرکز شهر و یک کلاس زبان خیلی معروف بود در اون زمان و یکی از دوستان من شنیدم داره میره کلاس زبان نزدیک خونشون که یک آموزشگاه محلی بود، من بهش گفتم: که چرا اینجا میری؟ بیا اونجا خیلی بهتره، استادای خیلی بهتری داره، سیستم خیلی بهتری داره ولی گفت: نه اونجا برای من دوره و من همینجا ادامه میدم، خلاصه حدود یه 2-3 سالی گذشت و یکروز من همین دوستم رو دیدم دیگه یک ذره صحبت کردیم و حرف از انگلیسی شد، یک مقدار شروع کرد انگلیسی صحبت کردن دیدم که چقدر انگلیسیش خوب شده و چقدر زبانش عالی شده،

با اینکه در کلاسهای یک آموزشگاه محلی شرکت کرده بود و حدود 2سال یا 3سال منظم اون کلاس ها رو ادامه داد و دائماً پیش میرفت و در نهایت به سطح زبان خوبی رسیده بود نه کامل و 100درصد چون اصلاً 100درصدی وجود نداره توی زبان! ولی در حدی خوب شده بود که اصلاً اشتباه صحبت نمیکرد، فیلم ها و آهنگها رو خیلی خوب متوجه میشد، کتاب میخوند به انگلیسی، مقالات انگلیسی میخوند حتی مقاله های دانشگاه خودش رو میتونست براحتی ترجمه کنه یا بنویسه و همه این اتفاق ها افتاده بودن، پس ما نمیتونیم بگیم که فقط یک کلاسی رو بریم که خیلی معروفه، یه استادی که خیلی معروفه! نه هر کسی در هر جایی میتونه، اگر ادامه بده بتونه که زبان رو خوب یاد بگیره و بعدم اینکه شما از اول به دنبال بهترین نباشید، شما شروع کنید، ادامه بدید پیش برید و کم کم متوجه میشید خودتون، یک جایی میفهمید حالا که من به این لول رسیدم دیگه این استاد و این آموزشگاه جوابگو من نیست، پس من الان بهتره برم یک آموزشگاه دیگه، اون موقع عوضش کنید ولی فاصله بینش نندازید به محض اینکه حس کردید که دارید درجا میزنید بعد از یک مدتی و حس کردید که استاد نمیتونه چیز جدیدی به شما آموزش بده برید یک آموزشگاه دیگه و یک سطح دیگه رو امتحان کنید و هیچ وقت حس اینو نکنید که من نباید دوباره برگردم، ببینید شما اگر 2ماه 3ماه 6ماه زبان رو جایی یاد گرفتید و گذاشتید کنار، به همون مقدار اگر گذاشته باشید کنار، کلش یادتون رفته پس اصلاً فکر کنید من زبان یاد نگرفتم، فکر کنید که چیزی از زبان نمیدونید و سعی کنید که دوباره از اول شروع کنید، سعی نکنید که از وسط شروع کنید،

خیلی از زبان آموزانی که یک مقداری حس منفی پیدا میکنند به آموزشگاه ها بخاطر این هست که فکر میکنن که آموزشگاه ها دارن گولشون میزنن و میخوان پول بیشتری ازشون بگیرن برای همین اینا رو میذارن چند تا لول پایین تر از لول واقعی خودشون، در حالیکه واقعاً اینجوری نیست، همکاران من توی آموزشگاه های مختلف که تعیین سطح انجام میدن واقعاً سطح شما رو میسنجن، نه اینکه شما حس کنید که اونا میخوان منو گول بزنن!اصلاً اینجوری نیست چون اگه سطح شما سطح بالاتری باشه حتماً شما رو در یک کلاس سطح بالاتری میذارن، چون کلاسشم دارن، پس حتماً یک چیزی در شما دیدن و یک چیزی در شما حس کردن که شما رو در سطح پایین تر میذارن، پس گوش بدید به حرف کسی که از شما بیشتر میدونه، خیلیها به واسطه اینکه 5سال 6سال 7سال 8سال تیکه تیکه رفتن کلاس زبان فکر میکنن که خیلی دیگه از زبان میدونن، فکر میکنن که اگر من میرم یک آموزشگاه زبان منم که باید تعیین کنم که اونا منو تو چه سطحی از زبان قرار بدن، قبول نمیکنن اصلاً! این اصلاً اصولی نیست، اصلاً درست نیست، شما میخواهید زبان رو یاد بگیرید باید تسلیم باشید، تسلیم استادتون، تسلیم مدیریت اون آموزشگاه، تسلیم سوپروایزر، تسلیم ممتحِن، تسلیم همه اینها باشید، اگر گفتن شما در این قسمت مشکل دارید قبول کنید و سعی کنید اونو رفعش کنید نه اینکه فکر کنید اونها دشمن شما هستند و میخان پول شما رو بگیرن، اصلاً اینطور نیست، و اصلاً نباید اینجوری فکر کنید.

یه مشکل دیگه ای که توی دانشجویان وجود داره اینه که خیلیها فکر میکنن که یادگیری زبان مسابقه است! میخوان در نزدیکترین زمان ممکن انگلیسی رو یاد بگیرن، 1 ماهه، دانشجو تماس میگیره و میگه من 1 ماه دیگه باید زبان رو یاد بگیرم! نمیشه، یادگیری هر چیزی به زمان نیاز داره و بسته به سطح شما ممکنه یکسال طول بکشه، ممکنه 2سال طول بکشه، بر اساس آموزشگاه، سیستم ممکنه 3سال، 4سال، حتی 5سال طول بکشه تا اینکه شما زبان رو یاد بگیرید! خیلیها هستند میان میگن که من میخام فشرده 4 ماهه 5ماهه، 2 ماهه به آیلتس مثلاً 7-8 یا حتی 9 برسم! هدف گذاشتن خوبه ولی این هدف گذاشتن باید واقع گرایانه باشه، نه اینکه ما حس بکنیم من میخام 2 ماهه 3 ماهه زبان یاد بگیرم!

البته این بازم تقصیر شما نیست، اگر شما هم جز اون افراد بودید که با جایی تماس گرفتید و خواستید که خیلی سریع زبان رو یاد بگیرید احتمالاً با دیدن یکسری تبلیغات بدی هست که توی اینترنت وجود داره یا توی خیابون ها وجود دارند، مثلاً انگلیسی در 10 جلسه، انگلیسی در خواب، آخه مگه میشه توی خواب انگلیسی رو یاد گرفت؟! یا مثلاً تضمینی میگن انگلیسی در 5 جلسه! آخه مگه میشه توی 5 جلسه انگلیسی رو یاد گرفت؟! مگه میشه اصلاً تضمینش کرد؟! به چه تضمینی آخه؟! یا مثلاً میگن که انگلیسی 5 ماهه از اول تا آخرش فول، باز 5 ماه بهتره میشه قبولش کرد که حالا یکسری قسمت ها رو بگن و یک سری قسمت ها رو نگن، ولی 10 روزه، 12 روزه اصلاً نمیشه که زبان یاد گرفت، پس گول این تبلیغات رو نخورید! فکر نکنید که واقعاً میشه اینکارو کرد! نه اصلاً نمیشه اینکارو کرد، تو یکسری قسمتها بله میشه اینکارو انجام داد، برای مثال: خود ما هم داریم میگیم که کلاس های دانش زبانی رو داریم که 8 ماه طول میکشه، یعنی توی 8 ماه شما میتونید که زبان رو یاد بگیرید ولی به شرط اینکه زحمت بکشید، به شرط اینکه کار کنید، به شرط اینکه واقعاً وقت بگذارید، استاد نمیتونه که اینارو به شما تزریق کنه! خیلیها دنبال آمپول زبانن، دنبال اینن که یه قرصی رو بهشون بدی زبان رو یاد بگیرن، اصلاً این نه اختراع خواهد شد، نه اختراع شده! فقط و فقط با تمرین، فقط و فقط با زحمت کشیدن ما میتونیم که زبان رو یاد بگیریم اونم به شرط اینکه تو یک مسیر درست قرار بگیرید، استاد خوبی داشته باشید، سیستم و کتاب خوبی وجود داشته باشن تا اینکه در نهایت بتونید به نتیجه خوبی برسید.

اگر خیلی باهوش باشید دیگه 6ماهه، 8ماهه، 10 ماهه میتونید که به حد خوبی برسید ولی اونم اینجوریه که دوره رو به اتمام میرسونید، بعدش باید بشید یک English User از English Learner یعنی از آموزنده زبان بشید یک استفاده کننده از زبان، اون موقع تازه اون تجربه ای که شما باید کسب کنید یعنی باید شروع کنید به حرف زدن با این و اون، چت کردن با این و اون، کتاب خوندن، آهنگ گوش دادن، یوتیوب نگاه کردن، سریال دیدن، شما باید همه اینکارارو انجام بدید تا اینکه فراموشتون نشه و اتفاقاً بتونید بهتر و بهترم بشید.

بعضی از دانشجویان همیشه خودشون رو مقایسه میکنند با یه نفر دیگه توی کلاس، میگن که فلانی خیلی خوب شده چرا من خوب نشدم؟ پس من خنگم! اصلاً اینطور نیست، هیچکس خنگ نیست یکی سریعتر یاد میگیره یکی کندتر یاد میگیره، یکی بیشتر داره وقت میذاره یکی کمتر داره وقت میذاره، یکی بک گراند بیشتر زبانی داره یکی بک گراند کمتر زبانی داره، همه اینها مهم میشن، پس هیچوقت خودتون رو با دیگران مقایسه نکنید اون شخص دیگه ممکنه 2-3سال بیشتر از شما قبل از اینکه اون کلاسو شرکت کنه کلاس رفته باشه پس الان داره بیشتر یادش میاد، ممکنه شما کمتر تمرین کنید ولی اون شخص وقت بیشتری برای تمرین کردن داشته باشه. پس خودتون رو هیچوقت با بقیه مقایسه نکنید چون این مقایسه کردن باعث این میشه که شما انگیزه خودتون رو برای یادگیری از دست بدید!

درباره تمرین کردن صحبت کردیم، یکی از مشکلات فوق العاده بزرگی که زبان آموزان دارند این هست که فکر میکنند مثل مدرسه، من توی کلاس یاد میگیرم نیاز به تمرین کردن ندارم! دوست عزیز تمرین کردن جز اصلی یادگیری زبان هست، هرچقدرم شما باهوش باشید، هرچقدرم که کلاس زبان رفته باشید، هرچقدرم که زبانتون خوب باشه، وقتی یه مطلب جدیدی به شما آموزش داده میشه، شما حتماً باید اون رو تمرین کنید تا اینکه اون رو یاد بگیرید. آموزش از 4قسمت اصولی تشکیل شده: تدریس، تمرین، تصحیح و تثبیت، اگر این 4 مرحله پیش نرن شما به هیچ عنوان اون مطلب رو یاد نمیگیرید! اون مطلب احتمالاً به شما تدریس شده ولی اینکه شما بتونید ازش استفاده بکنید یا نکنید، اون دیگه خدا داند! خیلیها هستن میگن که من فلان جمله رو بلدم، بلدم جمله حال کامل بسازم، حالا وقتی میاد میخاد جمله بسازه میبینیم که اصلاً نمیتونه بسازه!

میگه من جملات مجهول رو کامل بلدم خوندم ولی توی صحبت کردنش یکدونه جمله مجهول نمیتونه استفاده کنه! پس شما بلد نیستید فقط این به شما تدریس شده، تدریس قسمت اول هست استاد میاد یک مطلبی رو به شما تدریس میکنه و شما نیاز هست که اونو تمرین کنید، یعنی توی خونه باید تمرین کنید، باهاش جمله بسازید و لغات جدید رو درش استفاده کنید، لغات قدیمی رو توش استفاده کنید تا اینکه این لغات اکتیو بمونن، بعدش جلسه بعدیش باید این تصحیح بشه، حالا متاسفانه توی ایران و توی سیستمی که در ایران داره کار میشه این قسمت تصحیح وجود نداره! و یکی از اصولی که در یادگیری هست رعایت نمیشه! چونکه توی سیستم های ایران استاد معمولاً میگه: شما فقط حرف بزن، غلطم حرف زدی اشکال نداره! چون میخان زبان آموز به اعتماد به نفس برسه و بعداً این تصحیح اتفاق بیوفته، حالا بیشتر توسط خود زبان آموز که اگر زحمت بکشه و کار کنه ولی توی کلاسهای دانش زبان ما این تصحیح کردن جزئی از قسمت های درس ما هست یعنی اینکه ما تدریس رو انجام میدیم، پروژه هایی رو در نظر میگیریم و اگر دانشجو اون قسمت رو انجام نده، به قسمت تصحیح نرسه هیچوقت به تثبیت اون قسمت نمیرسه، زمانیکه شما میخواین از انگلیسی استفاده کنید اون مطلب باید برای شما تثبیت شده باشه، اگر اون تثبیت نشده باشه هیچوقت نمیتونید ازش استفاده کنید، پس حتماً حتماً فراموش نکنید تمرین کردن رو همیشه انجام بدید و خیلی هم زیاد.

یه مشکل دیگه ای که وجود داره این هست که زبان آموز تمرین میکنه ولی اون تمرینی که استاد خاسته رو انجام نمیده! ما دانشجوهایی رو داریم که برای مثال میان توی کلاسهای ما شرکت میکنن و میگن: ما خیلی هم تمرین میکنیم، 2-3 ساعت تمرین میکنیم، بعد من میبینم که اصلاً اون مطالبی که من دارم بهش آموزش میدم رو استفاده نمیکنه توی مکالمش! بعداً که میپرسم چجوری داری تمرین میکنی؟ میبینم که این شخص بجای اینکه تمرین کتاب بنده رو انجام بده، تمرین اون درس رو انجام بده، برای مثال رفته تو یک سایتی ، یکسری تمرین لغتی بوده و اونجا انجام داده! گفتم که همه لغت خیلی دوست دارن و دوست دارن که لغت یاد بگیرن، یا یه کتاب لغت هست اونو باز کرده و لغات اونجارو حفظ کرده یا برای مثال: رفته یه فیلم دیده و لغات اون فیلم رو درآورده، یا رفته تو یک کانال تلگرام یا یک صفحه اینستاگرام و یکسری لغت اونجا یادداشت کرده، خب اینا تمرین نشدن که! شما تمرین رو باید همیشه همون شکلی انجام بدید که استاد شما از شما میخاد، شکل دیگه ای اگر اونو انجام بدید اصلاً فایده ای نداره! پس دقت داشته باشید که تمرین فقط باید به اون شکلی باشه که در اون سیستم هستید و استاد از شما خواسته.

آخرین نکته ای که در این قسمت میخام خدمت شما عرض کنم، خودآموزی هست که اصلاً اصولی نیست! خیلی از زبان آموزان رو من دیدم، شما هم مطمئناً جز اون دسته هستید که خودآموزی کردید. یعنی چی؟ یعنی اینکه خودتون اومدید یک کتاب رو خریدید و شروع کردید توی خونه خوندن حالا به دلایل مختلف. بعضیها هستند میخان برن یک کلاس ثبت نام کنن قبل از اینکه برن تعیین سطح و آزمون شرکت کنن میرن یک کتاب میخرن و شروع میکنن اون کتاب رو خوندن، فکر میکنن که من اگر این کتاب رو بخونم 2 یا 3 تا سطح بالاتر قبول میشم! این اصلاً خوب نیست، حتی اگه شماهم قبول بشید، سطح واقعی شما نیست! یعنی شما فقط گول زدید اون ممتحن رو، اصلاً اینکارو انجام ندید، اگر شما قراره برید یکجایی ثبت نام کنید، برید و آزمون اونجارو شرکت کنید و اگر گفتن از نقطه صفر شروع کن، از نقطه صفر شروع کن، نباید شما ممتحن رو گول بزنید! اون ممتحن فکر میکنه که شما واقعاً بلدید! اون حس نمیکنه که شما رفتید یکسری چیزارو حفظ کردید و اومدید!

خیلیها هستند با ما تماس میگیرن و میگن که سوالای آزمون تعیین سطح فلان جا رو میخایم! میگم چرا؟! میگه خب میخام بخونم برم سطح بالاتر قبول بشم، یا ایمیل میزنن، یا برید سرچ کنید، میبینید انقدر هستن کسانی که سرچ میکنن برای مثال: آزمون تعیین سطح آموزشگاه فلان! خیلی زیاده، میخان اینارو پیدا کنن و بعد اینهارو یاد بگیرن و 1-2 یا 3 ترم بالاتر قبول بشن، این زرنگی نیست و درنهایت باعث این میشه که شما زبان رو یاد نگیرید! پس سعی کنید این زرنگی رو انجام ندید، خودآموزی نکنید هیچ وقت. بعضیام هستن که اصلاً وقت کلاس رفتن رو ندارند، خیلی سرشون شلوغه، برای مثال 1ساعت عصرها فرصت دارند یا توی محل کارشون فرصت استراحت دارند، میرن یک کتاب زبان میگیرن و شروع میکنن اونجا خوندن، بدترین کارممکنه دوستان! هیچوقت اینکار رو انجام ندید، متوجه هستم علاقه دارید دوست دارید زبان یاد بگیرید ولی این راهش نیست، صبر کنید تا زمانی که فرصتش رو داشته باشید که یک کلاس شرکت کنید، یک کلاس غیرحضوری، یه کلاس حضوری و اون موقع شروع کنید زبان رو یاد گرفتن، مخصوصاً کتاب، اصلاً خوب نیست! چه اتفاقی میوفته اگرشما یک لغت رو اشتباه تلفظ یا معنیشو یاد بگیرید؟ فاجعه میشه! توی ذهنتون میمونه، نه 1 لغت 100 تا لغت، 200 تا لغت، 500 تا لغت، با تلفظ، معنی و کاربرد اشتباه توی ذهنتون ثبت میشه، حتی اون ساختار گرامری به اشتباه توی ذهن شما ثبت میشه،

اون موقع زمانیکه شما فرصت پیدا میکنید برید سرکلاس و درست و اصولی زبان رو یاد بگیرید اون موقع است که دچار مشکل میشید! اولاً که خیلیها شما رو قبول نمیکنن مثل خود بنده که خیلی از کسانی که به صورت خودآموز زبان رو یاد گرفتن رو قبول نمیکنم! بخاطر اینکه انقدر مطالب زیادی توی ذهن این آدم بد ثبت شده که ممکنه دانشجوهای دیگه رو هم دچار مشکل کنه! بخاطر اینکه انگار این شخص یک ساختمانی رو ساخته حالا باید خرابش کنه، ولی خراب نمیشه که! کسی که نساخته شروع میکنه به ساختن و اصولی میسازه و میره بالا، ولی این شخص باید اول خراب کنه، البته تو این خراب کردن داره به باقی افراد هم آسیب میزنه پس اصلاً اینکارو نکنید، خودتون نرید سراغ یادگیری زبان، اگر اینکارو انجام بدید ممکنه که یه چند تا کلمه یاد بگیرید ولی اونم فراموشتون میشه چونکه اصولی نیست، حفظ نمیشه چونکه تمرین و تصحیح و تثبیت انجام نمیشه در کنارش و روش اصولی نیست و آخر سر همه رو فراموشتون میشه و بدتر اگر توی ذهنتون بمونه خیلی هم بدتره! اگر فراموش بشه که خیلی خوبه،

من دانشجویی رو داشتم که ایشون قبل از اینکه کلاس بنده رو شرکت کنن سالها با یک استاد دیگه ای در آموزشگاه های دیگه ای کار میکردن و متاسفانه هیچکدوم از اشتباهات ایشون تصحیح نشده بود و همه این مشکلات توی ذهن ایشون مونده بودن، ثبت شده بودن و اصلاً عوض نمیشد! حالا من سعی میکردم یک مطلب رو به صورت اصولی به ایشون آموزش بدم، ابتداش موفق بود ولی 2 ماه که میگذشت کلاً از ذهنشون میرفت و جایگزین میشد با اون مطالب قبلی! یعنی ما سالها کار کردیم ولی نتونستیم که به ایشون کمک کنیم! چرا؟ چون مطلب بد توی ذهن ایشون جا افتاده بود. دانشجوی دیگه ای رو داشتم که یک کلاس خصوصی بودن و خودشون خودآموزی انجام داده بودن خیلی از مطالب رو و تلفظ ها خیلی بد بودن! انقدر تلفظ ها بد بودن که خیلی وقتها من اصلاً متوجه نمیشدم! من به عنوان یک استاد باید بتونم حدس بزنم که منظور زبان آموز من چیه ولی اصلاً نمیتونستم که حدس بزنم، خیلی سخت بود، چرا سخت بود؟ بخاطر اینکه این شخص به صورت غیراصولی این تلفظ ها رو انجام میداد و من اصلاً متوجه نمیشدم که هیچکدوم از اون کلمات چه معنایی رو دارن! پس به هیچ عنوان خودآموزی رو انجام ندید دوستان.

خب میرسیم به پایان این قسمت، امیدوارم که این پادکست براتون مفید بوده باشه و تونسته باشیم که مطالب خوبی رو به شما آموزش بدیم و این مطالب بتونن که به شما کمک کنن هر زمانیکه فرصتی رو داشتید که بخواید زبان انگلیسی رو یاد بگیرید، به اصولی ترین شکل ممکن یاد بگیرید، فرقی نمیکنه که در کجا زندگی میکنید، چه آموزشگاهی میرید و با چه استاد یا سیتمی کار میکنید، اگر این اصول رو رعایت کنید مطمئن باشید نتیجه ای که میگیرید بهترین نتیجه ممکن خواهد بود.

 

پادکست آموزش زبان انگلیسی استاد عطایی

شما میتونید با نصب برنامه های پادگیر مثل Apple Podcast یا Podbean بر روی گوشی و تبلت های اپل و دنبال کردن پادکست آموزش زبان انگلیسی استاد عطایی همیشه اولین نفر از پادکست های استاد عطایی رو گوش بدید.

اگر هم از گوشی های اندروید استفاده میکنید میتونید اپلیکیشن Podbean رو نصب کرده و ما رو فالو کنید.

منبع
پادکست آموزش زبان انگلیسی استاد عطایی در اپل

علی اکبر عطائی

علی اکبر عطائی مدرس زبان انگلیسی با تجربه 13 ساله تدریس حرفه ای - مبتکر سیستم آموزشی آنالیزی - برگزار کننده کلاس های دانش زبان (حضوری و غیرحضوری) - پادکستر

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام مقاله تون رو خوندم مفید بود فقط یه نکته ی منفی که داشت این بود که شما مبنای مقاله رو آموزش توی کلاس و آموزشگاه ها گذاشتید در صورتی که با کتاب های self study میشه خیلی از چیزایی رو که توی کلاس میگن رو یاد گرفت به علاوه خیلی از آموزشگاه ها بیشتر پول میگیرن و میخوان وقت تلف کنن. توی کشور های خارجی چیزی به نام “آموزشگاه آموزش زبان های خارجی” کم پیدا میشه و همین هست که خیلی از خارجی ها رو میبینیم توی سن 25 به چند زبان زنده دنیا صحبت میکنند اونها توی خونه کار میکنن و با استفاده از کتاب ها و فیلم ها فایل های صوتی و نرم افزار ، اینترنت و… این چیزا رو یاد میگیرن

    1. سلام
      ممنونم بابت اینکه نظرتون رو در اختیار ما قرار دادید.
      درباره این موضوع اجازه بدید توضیح بدم.
      شاید شما تجربه ای که بنده و باقی اساتید دارن رو نداشته باشید از انتهای کار و صرفا ابتدای کار رو میبینید.
      بله درست میفرمایید از کتاب هم میشه خیلی چیزا یاد گرفت ولی کسانی که خودخوانی میکنن توهم زبانی دارن. اینجوری که تلفظشون اشتباه هست ولی متوجه نمیشن چون استادی ندارن.
      گرامر پر از اشتباه هست ولی متوجه نمیشن چون کسی تصحیحشون نمیکنه.
      انتخاب کلماتشون اشتباهه چون کسی نبوده بهشون گوشزد کنه.
      کسانی رو شخصا میشناسم که بیش از چند سال وقت گذاشتن برای خودخوانی ولی در نهایت هم همه چیز ناقص و بدون اصول بوده.

      یکی از دوستان بنده از کودکی با کارتون و برنامه های تلویزیونی ماهواره بزرگ شده و بیش از ۳۰ سال درگیر زبان هست و کلی کتاب زبان خرید و کار کردن و افتخار میکنن که هیچ وقت کلاس زبان نرفتن.
      ولی یک بار که سر یکی از کلاسهای مکالمه بنده اومدن و زبان آموزانی که ۸ ۹ ماه پیش ما کلاس میومدن از خیلی جهات بهتر بودن
      حالا منطقا کدوم بهتره؟ هزینه کردن و اصولی یاد گرفتن یا چند ده سال وقت گذاشتن و در آخر نتیجه هر دو یکی هست.

      قبول دارم بعضی آموزشگاه ها وقت زیادی از زبان آموز تلف میکنن ولی همشون اینطور نیستن و خیلی وقتا خود زبان آموز هم کم کاری میکنه
      خیلیا از طریق همین آموزشگاهی که شما میفرمایید زبان رو یاد گرفتن
      همینایی که همه میگن بد هستن.
      به نظر من اگر یک نفر تونسته نتیجه بگیره پس همه میتونن نتیجه بگیرن به شرط تلاش

      درباره خارج هم باید به این توجه کنید
      مثلا یک انگلیسی زبان که زبان آلمانی یاد میگیره خیلی سریع دلیلش این نیست که کلاس نمیره
      اولین دلیلش اینه که توی مدارس از کودکی با اصول درست بهشون زبان رو آموزش میدن
      دوما ریشه زبانی کشورهای اروپایی خیلی نزدیک به همه و کلمات هم همینطور پس نتیجه این میشه که بعد از مدرسه کسی خودش هم کتابی بخونه زبانش رو تکمیل میکنه.
      در ضمن علاقه رو دست کم نگیرید. در کشورهای اروپایی یا آمریکا کسی که دنبال چیزی میره با دل و جون واقعا زحمت میکشه تا به نتیجه برسه و اصولش رو هم رعایت میکنه.
      متاسفانه اینجا اینطور نیست و هر کسی دنبال یه راه میانبر هست که سریع فقط یاد بگیره و اصول رعایت نمیشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا